Wiki
Willkommen beim hattrick youthclub
Benutzername
Passwort
Online: 40, Angemeldet: 19.493
Profisaison: 91/8

Version: 10.18.0.1, 2025/05/25
Diese Anwendung greift auf Informationen des Online-Spiels Hattrick.org zu. Dieser Zugriff wurde von Hattrick Ltd, dem Herausgeber und Rechtehalter von Hattrick.org geprüft und genehmigt

Trainerkommentare


Hier werden alle aktuell bekannten Trainerkommentare mit ihrer jeweiligen Bedeutung aufgelistet. Aus jedem der hier aufgeführten Rubriken kann pro Trainingsbericht maximal ein Trainerkommentar genannt werden, einzige Ausnahme ist die Skill-Up Rubrik.

Fähigkeitsstufe in primär trainierter Fähigkeit  Tipp
Der Trainer äußert sich zur primär trainierten Fähigkeit und nennt eine Ist-Fähigkeitsstufe, sofern es einen Spieler gibt der auf einer Trainingsposition mindestens 44 Minuten gespielt hat und dessen Ist-Skill noch unbekannt ist.

1 نام [X] دیروز در موقعیت‌های مختلفی قرار گرفت و نشون داد که مهارت مهارت [Y]ش الان سطح مهارت [Z]ه.
2 با این روندی که نام [X] در پیش گرفته، گمان می‌کنم مهارت مهارت [Y]ش الان دور و بر سطح مهارت [Z] باشه.
3 تو این بازی، نام [X] رو زیر نظر گرفتم. چیزی که می‌تونم بگم اینه که مهارت مهارت [Y] این بازیکن الان سطح مهارت [Z] هست.

Potenzial in sekundär trainierter Fähigkeit  Tipp
Der Trainer nennt für die sekundär trainierte Fähigkeit das Potenzial eines Spielers, sofern dieses noch unbekannt war und der Spieler mindestens 44 Minuten auf einer Trainingsposition gespielt hat.
Achtung: Beachte, dass du keinen Bericht für das sekundäre Training erhältst, falls du primär dasselbe trainierst.


1 از اونجایی که داریم تمرین مهارت [Y] می‌دیم، منم تمام حرکات و شرایط نام [X] رو در حین بازی زیر ذره‌بین گرفتم؛ الانم فکر می‌کنم این بازیکن قبل از ترک آکادمی بتونه در این مهارت به سطح سطح مهارت [Z] برسه.
2 این هفته به بازی نام [X] خیلی توجه کردم، و می‌تونم بگم این بچه توان اینکه در مهارت مهارت [Y] به سطح سطح مهارت [Z] برسه رو داره.
3 به نظر من نام [X]، پتانسیل رسیدن به سطح سطح مهارت [Z] در مهارت مهارت [Y] رو داره.

Potenzial in nicht trainierter Fähigkeit
Nach dem Spiel wird eine Fähigkeit ausgelost, zu der sich der Trainer äußern soll. Die Wahrscheinlichkeit, dass er sich zu der Torhüterfähigkeit äußert, ist am geringsten. Zur Standardfähigkeit äußert er sich in keinem Fall. Falls in der ausgelosten Fähigkeit bei mind. einem Spieler noch unbekanntes Potenzial vorhanden ist, wählt er aus diesen Spielern einen aus bei dem das Potenzial in dieser Fähigkeit zu den drei besten (noch nicht aufgedeckten) zählt und nennt dieses Potenzial.
1 راستی، لازم دیدم که بهتون بگم؛ اگه نام [X] یکم به خودش بیاد، می‌تونه مهارت مهارت [Y] خودش رو به سطح مهارت [Z] برسونه.
2 یکم که روی نام [X] دقت کردم، متوجه شدم که پتانسیل این رو داره که به مهارت سطح مهارت [Z] توی مهارت [Y] برسه.
3 چیزی که نظر من رو جلب کرد، آینده‌ی نام [X]در مسیر مهارت [Y] بود. فکر کنم این بچه اگه خیلی خوب تمرین کنه، بتونه نهایتش به مهارت سطح مهارت [Z] دست پیدا کنه.

Skill-Up
Sofern seine aktuelle Fähigkeitsstufe bekannt ist, nennt der Trainer jeden Skill-Up eines Spielers für diese Fähigkeit.
1 نام [X] این هفته پیشرفت کرد؛ یعنی الان مهارت مهارت [Y] این بچه به سطح مهارت [Z] رسیده. حسِ خوبیه نه؟ اینکه بدونید تمرینتون تأثیر داشته!
2 مهم اینه که نام [X] این هفته پیشرفت کرد. یعنی الان مهارت مهارت [Y] این بچه به سطح مهارت [Z] رسیده.
3 تمرین مهارت [Y] روی نام [X] بالاخره جواب داد و باعث شد این هفته یک درجه پیشرفت کنه.
4 خبرای خوبی درباره‌ی نام [X] دارم؛ تمرینِ مهارت [Y] روی این شاخ شمشاد، خوب جواب داد و الان تو این مهارت به سطح سطح مهارت [Z] رسیده.

Tipp für Trainingsart  Tipp
Der Trainer kann für einen Spieler einen Trainingstipp abgeben. Dieser besagt, dass der Spieler in der genannten Fähigkeit noch das größte untrainierte Potenzial hat. Es besagt nicht, dass die Fähigkeitshöhe am größten ist. Das untrainierte Potenzial kann sich also auch zum Beispiel auf eine Verbesserung von Beispielsweise katastrophal auf armselig beziehen.

1 تمرین فعلی برای نام [X] بهینه نیست. چیزی که این پسر واقعاً بهش نیاز داره، تمرین مهارت [Y]ه.
2 اینکه بچه‌ها رو تو پست‌های مختلف امتحان می‌کنید، خیلی خوبه... فقط یادتون باشه به نام [X] کمی تمرین مهارت [Y] هم بدید.
3 شما مختارید که نام [X] رو هر طور که دلتون می‌خواد، تمرین بدید. اما بالاخره باید بهش این فرصت رو بدید که تمرین مهارت [Y] ببینه یا نه؟
4 مسلماً این خیلی خوبه که یک بازیکن دنبال یادگیری چند مهارت مختلف باشه؛ ولی در مورد نام [X] کاملاً مشخصه که اگه روی تمرین مهارت [Y] تمرکز کنه، نتایج به مراتب بهتری می‌گیره.
5 وقتی در طول تمرینات، به نام [X] دقت می‌کنم، به وضوح می‌بینم که به جای تمرین فعلی، چه علاقه‌ی خاصی به تمرین مهارت [Y] داره و چقدر دلش می‌خواد این تمرینو انجام بده.
6 به عقیده‌ی من، نام [X] در فوتبال به اونچه که پتانسیلش رو داره نمی‌رسه؛ مگه اینکه کمی تمرین مهارت [Y] ببینه.
7 این حرفمو به خاطر بسپرید: قبل از اینکه کار از کار بگذره، به نام [X] کمی تمرین مهارت [Y] هم بدید. حالا ببینید من کی گفتم!
8 نمی‌گم که نام [X] از تمرین فعلی سود نمی‌بره؛ اما اگه تمرین مهارت [Y] می‌دید خیلی بهتر بود. آخه گاهی وقتا که فکر می‌کنم، می‌بینم جای زیادی واسه پیشرفت تو این زمینه داره.
9 نام [X] استعداد خاصی در مهارت [Y] داره؛ مهارتی که با شرایط فعلی تمرینات، پیشرفت نخواهد کرد. در این مورد، بیشتر فکر کنید رئیس...

Eine Fähigkeit ist noch gar nicht austrainiert
Der Spieler kann sich in der genannten Fähigkeit noch um mindestens drei Fähigkeitsstufen verbessern (zum Beispiel von 4,7 nach 7,7, oder aber von 4,7 nach 8,1). Mit dieser Meldung wird auch seine aktuelle Fähigkeit und sein Potenzial in Hattrick aufgedeckt, überprüfe sie daher noch einmal.
1 نام [X] داره با جدیت به تمریناتش ادامه می‌ده و همچنان مهارت [Y] آموزش می‌بینه. بگذارید برای یه مدت طولانی این تمرین رو انجام بده؛ چون پتانسیلش رو داره.
2 خب، درسته که نام [X] هنوز به یک ستاره تبدیل نشده؛ اما مسلماً پتانسیل بالایی داره وقتی که تمرین مهارت [Y] می‌بینه. این پسر اگه بیش از یک فصل این تمرین رو ادامه بده، می‌تونه بیشتر از اینها ازش بهره ببره.
3 نام [X] الان مهارت [Y] بهتری نسبت به قبل داره، اما بازم جای زیادی برای پیشرفت داره. اگه روی این مهارتش، برای یکی دو فصل پیاپی تمرکز کنید، حتماً نتیجه می‌گیرید.

Eine Fähigkeit ist noch nicht austrainiert
Der Spieler kann sich in der genannten Fähigkeit noch um genau zwei Fähigkeitsstufen verbessern (zum Beispiel von 4,1 auf 6,1). Mit dieser Meldung wird auch seine aktuelle Fähigkeit und sein Potenzial aufgedeckt.
1 نام [X] داره خیلی خوب تمرین مهارت [Y] می‌بینه. اگه روی این مهارتش، به‌عنوان تمرین اصلی برای یکی دو فصل دیگه تمرکز کنید، می‌بینید که چقدر پیوسته و منظم پیشرفت می‌کنه.
2 اخیراً متوجه پیشرفت‌هایی در مهارت مهارت [Y]ه نام [X] جوان شدم. به نظرم اگر به‌عنوان تمرین اصلی روی این مهارتش کار کنیم، طی یک فصل یا شایدم بیشتر، به قابلیت واقعی خودش برسه.
3 به نظر می‌رسه نام [X] وقتی تمرین مهارت [Y] می‌بینه، خوب پیشرفت می‌کنه. شاید بتونید برای یکی دو فصل، روی این مهارتش به‌عنوان تمرین اصلی کار کنید تا تأثیر خوبی بگذاره.

Vorwarnung für fast austrainierte Fähigkeit
Der Spieler kann sich in der genannten Fähigkeit noch um genau eine Fähigkeitsstufen verbessern (zum Beispiel von 5,3 auf 6,3). Mit dieser Meldung wird auch seine aktuelle Fähigkeit und sein Potenzial aufgedeckt.
1 آسمون نمی‌تونه برای همه‌ی آدما، یک محدودیت باشه! به همین دلیلم هست که نام [X] داره به‌مرور در مهارت مهارت [Y] یيشرفت می‌کنه. ولی فکر کنم اگه این مهارتشو به‌عنوانِ تمرین اصلی پرورش بدید، ظرف مدت یک ماه یا کمی بیشتر، یک درجه افزایش مهارت می‌کنه
2 خبرای خوبی براتون دارم, نام [X] داره در مهارت مهارت [Y] پیشرفت می‌کنه. چند هفته با تمرين اصلي بهش بازي بديد و خواهيد ديد به دوران اوج ميرسه.
3 نام [X] در تمرین مهارت [Y] دیگه روی غلتک افتاده و خوب پیشرفت می‌کنه؛ در ضمن اگه روی این مهارتش به‌عنوان تمرین اصلی کار کنید، در کمتر از چند هفته به سقف مهارت موردنظر می‌رسه

Austrainierte Fähigkeit  Tipp
Der Spieler kann sich in dieser Fähigkeit nicht mehr verbessern, auch nicht im Subbereich. Sollte es mehrere austrainierte Spieler geben, bei denen der Trainer dies noch nicht gemeldet hat wird ausgelost für welchen Spieler es bekannt gegeben wird. Wenn die aktuelle Fähigkeit und das Potenzial bekannt ist, wird dies unabhängig vom Trainer in Hattrick durch einen gelben Balken angezeigt.

1 فکر کنم آکادمی جوانان، دیگه جای مناسبی برای نام [X] نباشه؛ اقلاً وقتی که تمرین مهارت [Y] می‌بینه. چون دیگه واقعاً هیچ پیشرفتی تو این مهارت نداره.
2 الان دیگه با قاطعیت می‌تونم بگم که نام [X] تو آکادمی جوانان، هر چی هم که تمرین کنه، بازم مهارت مهارت [Y]ش دیگه افزایش پیدا نمی‌کنه.
3 تمرین مهارت [Y] دیگه هیچ تأثیری روی نام [X] نداره.

Größtes untrainiertes Potenzial  Tipp
Dieser Spieler kann über alle Skills hinweg noch am meisten lernen. Das bedeutet, das er noch mehr lernen kann als Deine anderen Spieler. In welchen Skills dies ist, musst du selbst herausfinden.

1 گول بازی این هفته‌ی نام [X] رو نخورید! من هنوزم معتقدم که این پسر همون مهره‌ی گمشده‌ای هست که مدت‌ها دنبالش می‌گشتیم.
2 کاملاً واضحه که نام [X] تا حالا تمرینات درستی رو پشت سر نگذاشته؛ ولی بازم اگه از این به بعد بهش خوب توجه کنید و درست تمرینش بدید، می‌تونه بهره‌ی زیادی از تمرینات ببره.
3 بهتره هرچه سریع‌تر پست مناسبی برای نام [X] در تیم پیدا کنید. چون این پسر می‌تونه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشه.
4 نام [X] استعدادهای زیادی داره که شکوفا نشده و مطمئنم می‌تونه تو آکادمی پیشرفت کنه. اما بازم با تمام این حرفا، هنوز زوده که بگیم با یک ستاره طرفیم!
5 به نظر من نام [X] پتانسیل بالایی برای پیشرفت داره... و فقط به یکی نیاز داره که این شانسو بهش بده.
6 استعدادهای نام [X] هنوز شکوفا نشده... با وجود این، به نظرم ارزشش رو داره اگه تو تمرینات، توجهِ خاصی بهش داشته باشید.
7 از نام [X] ناامید نشید رئیس! مطمئنم این بازیکن هنوز حرف‌های زیادی برای گفتن داره.
8 نمی‌خوام بگم نام [X] الان چیزی بیش از یک بازیکن معمولیه؛ ولی در مقایسه با چندتا از سایر بچه‌ها، مطمئناً پتانسیل پیشرفت رو داره.
9 از مدل تمرین کردن نام [X] می‌شه فهمید که این بازیکن هنوز خیلی کار داره! اما ناگفته نمونه که پتانسیل لازم برای پیشرفت رو هم داره.

Spielerleistung  Tipp
Der Spieler spielt besser als seine aktuelle Fähigkeit es zulässt, er spielt zu seinem Potenzial hin.

1 مطمئنم که شما هم متوجه بازیِ بی‌نظیر نام [X] در دیدار این هفته شدید. واقعاً محشر بود... امیدوارم همیشه همین‌طوری بازی کنه!
2 نام [X] این هفته یکی از بهترین بازی‌هاشو به نمایش گذاشت. امیدوارم بهش توجه کرده باشید رئیس!
3 نام [X] این هفته با تمام وجودش برای تیم بازی کرد! امیدوارم همیشه این‌طوری باشه.
4 تو بازی این هفته، نام [X] با تمام وجودش برای تیم بازی کرد و با این کارش، بدجوری خودشو تو دلم جا کرد.
5 نام [X] این هفته بازی خیلی خوبی انجام داد. یادتون نره که بهش تبریک بگید رئیس.
6 نام [X] در بازی این هفته تقریباً از همه‌ی پتانسیلش استفاده کرد؛ و این خیلی خوبه!
7 نام [X] این هفته بازی فوق‌العاده‌ای از خودش به نمایش گذاشت؛ این پسر عین شیر می‌جنگید و بیشتر از هر بازیکن دیگه‌ای تو زمین تلاش می‌کرد.
8 نام [X] تو بازیِ این هفته محشر بود؛ تا حالا ندیده بودم این‌جوری بازی کنه.
9 رئیس! حواستون به نام [X] بود تو بازی این هفته؟ آخه با توجه به قابلیت‌هاش، عملکرد خیلی خوبی از خودش به نمایش گذاشت.

Potenzial - Sehr viel untrainiertes Potenzial
Der Spieler ist in ca. 3 Saisons komplett austrainiert. Bis dahin kann er noch in allen Fähigkeiten hinzulernen.
1 نام [X] پتانسیل‌های شکوفا نشده‌ی زیادی داره؛ اما باید چندین تمرین مختلف رو طی فصول متمادی، براش در نظر بگیرید تا به نتیجه برسید. که شاید در عمل، وقت انجام چنین کاری رو نداشته باشید.
2 اگه صادقانه نگاه کنیم، مطمئن نیستم که نام [X] بتونه در آکادمی جوانان به اونچه که پتانسیلش هست برسه؛ حالا هر چی هم که می‌خواد تمرین کنه!
3 نام [X] ظرفیتش رو داره که تو آکادمی جوانان پیشرفت کنه؛ اون هم برای چندین فصل. دیگه ریش و قیچی دست خودتون؛ هر کاری صلاح می‌دونید انجام بدید...

Potenzial - Viel untrainiertes Potenzial
Der Spieler ist in ca. 2 Saisons komplett austrainiert. Bis dahin kann er noch in allen Fähigkeiten hinzulernen.
1 هنوز خیلی از توانایی‌های نام [X] شکوفا نشده. اگه این بازیکن از برنامه‌ی تمرینی درستی پیروی کنه، به چندین و چند فصل متوالی احتیاج داره تا پی به تمام استعدادهاش ببره.
2 مثل روز روشنه که نام [X] به چندین فصل تمرین بیشتر نیاز داره تا در مجموع به اونچه که پتانسیل هست، برسه.
3 اگه می‌خواهید نام [X] به تمام توان و ظرفیتش در آکادمی برسه، باید برای چندین و چند فصل پی‌درپی اونو اینجا نگه دارید.


1 تا زمانی که نام [X] رو یک فصل دیگه یا بیشتر تمرین ندید، بهترین دوران این بچه رو نخواهید دید که نخواهید دید!
2 نام [X] بازیکنیه که قبل از اینکه بخواد به ظرفیت و پتانسیل نهایی‌اش برسه، به تمرینات بسیار زیادی احتیاج داره.
3 یه وقت از نام [X] ناامید نشید قربان... هنوز خیلی چیزها مونده که می‌تونه یاد بگیره.

Potenzial - Sehr sehr viel untrainiertes Potenzial
Der Spieler kann über alle Fähigkeiten hinweg noch sehr sehr viel lernen.
1 در مورد نام [X] انتظار معجزه نداشته باشید... این بازیکن، اگه کلی نگاه کنیم، هنوز می‌تونه پیشرفت کنه؛ اما به تمرین بسیار زیادی نیاز داره.
2 در مجموع اگه نگاه کنیم، نام [X] برای اینکه به حد نهایی پتانسیلش برسه، عملاً به تمرین بیشتری نیاز داره.
3 نام [X]؟ راستش هنوز زیاد بهش دقت نکردم ولی دست‌ِکم می‌تونم بگم که این بازیکن ظرفیت خوبی برای یادگیری داره.

Potenzial - Untrainiertes Potenzial
Der Spieler ist in ca. einer Saison komplett austrainiert. Bis dahin kann er noch in allen Fähigkeiten hinzulernen.
1 پیشنهاد می‌کنم یک شانس دوباره به نام [X] بدید؛ این شاخ شمشاد پتانسیلش رو داره که حداقل برای یک فصل دیگه مهارت‌هاش رو افزایش بده (البته اگه تمرین درست رو براش انتخاب کنید).
2 در مورد نام [X] باید خدمتتون عرض کنم که این بچه قبل از اینکه آکادمی رو ترک کنه به دستِ کم یک فصل دیگه تمرین نیاز داره.
3 قطعاً نام [X] هنوز پتانسیل تمرین داره. بسپریدش به من تا تو یکی دو فصل، کامل تمرینش بدم. اما شاید نیاز باشه تمریناتش رو دفعتاً عوض کنید تا به این هدف برسیم.

Potenzial - Sehr wenig untrainiertes Potenzial
In weniger als einer Saison ist er komplett austrainiert, sofern er gezielt trainiert wird. Prüfe daher sorgfältig, ob er überhaupt noch in den für dich interessanten Fähigkeiten etwas lernen kann.
1 اگه از نام [X] خوشتون می‌آد، بیایید کماکان اینجا نگهش داریم؛ آخه هنوز چندتا مهارت کوچولوی دیگه هست که می‌تونه تو آکادمی روشون کار کنه.
2 نام [X] بازیکنیه که هنوز می‌تونه چند تا چیز جزئیِ دیگه یاد بگیره، ولی در حال حاضر، به سقف نهایی یا حد آخر پتانسیلش رسیده.
3 درباره‌ی نام [X]؛ خدمتتون عرض کنم که این بچه هنوز چندتا چیز جزئی هست که می‌تونه یاد بگیره. اما تو آکادمی دیگه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای نخواهد داشت.

Potenzial - Fast gar kein untrainiertes Potenzial
Der Spieler kann nur noch in vereinzelten Fähigkeiten und insgesamt sehr wenig dazulernen. Er wird in deutlich weniger als einer Saison komplett austrainiert sein, sofern er gezielt trainiert wird.
1 اگه می‌خواهید نام [X] همچنان به پیشرفتش ادامه بده، بهتره تو همین نزدیکی بفرستیدش به تیم بزرگسالان تا اونجا تمریناتشو دنبال کنه.
2 ه نظر می‌رسه نام [X] در مجموع به حد نهاییِ اونچه که ما می‌تونستیم تو سطح آکادمی بهش آموزش بدیم، رسیده. حالا... یا بهش شانس حضور تو تیم بزرگسالانو بدید یا هم اینکه اگه به‌نظرتون اینکاره نیست، عذرشو بخواین و به قول معروف، دَکش کنید بره پی کارش!
3 می‌گم رئیس... فکر کنم در مجموع چیز دیگه‌ای برای یاد دادن به نام [X] تو آکادمیِ جوانان نداشته باشیم.

Größtes Potenzial  Tipp
Dieser Spieler gehört zu den drei Spielern, die das größte Potenzial haben. Das Potenzial errechnet sich auf allen maximal erreichbaren Fähigkeiten. Das heißt, er ist im austrainierten Zustand einer deiner besten Spieler.

1 نام [X] در مقایسه با سایر هم‌تیمی‌هاش، سقف پتانسیل بی‌نظیری داره.
2 شاید بدونید، شایدم ندونید... اما نام [X] می‌تونه یکی از بهترین بازیکنان این آکادمی باشه.
3 اگه مهارت فعلی و سقف اون در آینده رو در نظر بگیریم؛ نام [X] یکی از بچه‌هاییه که آینده‌ی درخشانی رو براش پیش‌بینی می‌کنم.

Charakter - hohe Führungsqualität
Dieser Spieler hat eine Führungsqualität von "passabel" oder "gut" (6-7).
1 از بین بچه‌های تیم، اولین کسی که متوجه حرف‌های من در مورد تاکتیک تیم و نحوه‌ی بازی می‌شه نام [X] هستش.
2 وقتی بازی بدی انجام می‌دیم، معمولاً نام [X] اولین بازیکنی هستش که بازی قبلی رو فراموش می‌کنه و در مورد بازی بعد صحبت می‌کنه.
3 با اینکه نام [X] هنوز یه بچه است، اما چون شخصیت فرماندهی داره، بقیه‌ی بچه‌ها معمولاً هنگام مسابقه به اون نگاه می‌کنند و ازش حرف شنوی دارن.
4 همیشه وقتی بازیکنای تیم سردرگم می‌شن، به نام [X] نگاه می‌کنند تا بدونند باید چیکار کنند.

Charakter - niedrige Führungsqualität
Dieser Spieler hat eine Führungsqualität von "katastrophal" oder "erbärmlich" (1-2).
1 هر کسی نمی‌تونه کاپیتان باشه، درسته؟ نام [X] هم از این امر مستثنا نیست...
2 نام [X] پتانسیل کاپیتان شدن رو نداره، اما خیلی خوب کاری که بهش گفته می‌شه رو انجام می‌ده.
3 نام [X] مثل یک سرباز، وظیفه‌شناسه! سریع می‌ره سر پستش و وظایفی که بهش سپردم رو اجرا می‌کنه.
4 نام [X] بچه‌ی با نمکیه... ولی هیچ‌وقت ازش انتظار نداشته باشید که بتونه تیم رو در شرایط دشوار رهبری کنه.

Psyche - Temperamentvoll
Dieser Spieler ist "temperamentvoll" oder "aufbrausend" (3-4).
1 نام [X] اخلاق تندی داره، چه توی زمین و چه خارج از زمین؛ و این می‌تونه براش دردسرساز بشه...
2 رئیس نمی‌دونم نام [X] چه مشکلی داره... آخه اصلاً اعصاب نداره؛ دم به دقیقه با بازیکنای حریف یقه به یقه می‌شه!
3 نام [X] روحیه‌ی جنگندگی تیم رو بالا می‌بره، اما خب... بعضی وقت‌ها دیگه پیاز داغش رو زیاد می‌کنه.
4 نام [X] بازم با یه بازیکن دیگه گلاویز شد و مجبور شدم وساطت کنم. چی بگم والله... این پسر هیچ‌وقت درست نمی‌شه!

Psyche - wenig Temperament
Dieser Spieler ist "introvertiert" oder "ruhig" (0-1).
1 با اینکه نام [X] توانایی‌های دیگه‌ای هم داره، اما بعضی وقت‌ها با خودم می‌گم ای کاش تو زمین مسابقه کمی بیشتر غیرتی می‌شد و با جون و دلش واسه تیم بازی می‌کرد.
2 نام [X] خیلی خونسرده و همیشه به اعصابش مسلطه! یعنی زود از کوره در نمی‌ره و الکی داد و قال راه نمی‌اندازه!
3 چیزی که در مورد نام [X] می‌تونم بگم اینه که خیلی آرام و سر به زیره.
4 نام [X] بازیکن بسیار مؤدب و بااخلاقیه. هیچ‌وقت مشکلی برای تیم ایجاد نمی‌کنه و وارد حاشیه نمی‌شه. در ضمن مادرش رو هم خیلی دوست داره!

Charakter - niederträchtig
Dieser Spieler ist "niederträchtig" oder "unehrlich" (0-1).
1 عجب دوره و زمونه‌ای شده... می‌بینید تو رو خدا؟ دارم در مورد نام [X] حرف می‌زنم؛ یه بار این بازیکن به موقع سر تمرین حاضر نشد؛ وقتی دلیلش رو ازش پرسیدم، بهم دروغ گفت و الکی خواست کارشو توجیه کنه! بهتره حواسمون به این رفتارش باشه رئیس.
2 با اینکه نام [X] توانایی‌های بالایی داره، اما اصلاً قابل اعتماد نیست. احتمالاً این خصوصیت رو از پدرش به ارث برده...
3 با اینکه نام [X] چند گل خوب زده، اما بهتره باهاش در مورد قوانین بازی جوانمردانه صحبت کنید. آخه در حین بازی، خیلی زیاد خودش رو به زمین می‌اندازه؛ همین‌جوری الکی، تا خطا بگیره...
4 نام [X] بچه‌ی باحالیه؛ اما بازی جوانمردانه رو رعایت نمی‌کنه. و این می‌تونه بالاخره یه زمانی براش مشکل‌ساز بشه...

Charakter - rechtschaffen
Dieser Spieler ist "aufrichtig" oder "rechtschaffen" (3-4).
1 نام [X]، بچه‌ی صاف و صادقی هستش. ازش خوشم می‌آد...
2 در بازی این هفته نام [X] اعتراف کرد که روی یکی از بازیکنان حریف خطایی مرتکب شد که داور ندید. باید به صداقت این بازیکن احترام گذاشت رئیس!
3 هر موقع خواستید از مسائل داخل تیم مطلع بشید، بهتره از نام [X] سؤال کنید. چرا که بازیکن صادقی هستش و هیچ‌وقت دروغ نمی‌گه... و این ویژگی اخلاقیش برام بسیار باارزشه!
4 امکان نداره که نام [X] در حین بازی خودشو به زمین بندازه تا داور خطا بگیره. صداقت این بازیکن جای تحسین داره.

Spezialfähigkeit - Kopfballstark
1 خصوصیت سرزنی کاملاً تو ذات نام [X] هست.
2 من از توانایی نام [X] توی هوا خیلی خوشم می‌آد...
3 نام [X] کله‌اش کار می‌کنه! اصلاً هم این حرفم به درس و مشق و اینجور چیزا مربوط نیست :-)

Spezialfähigkeit - Schnell
1 با این پاهای کوچیکش عجب سرعتی داره ناقلا... بزنم به تخته این نام [X] عینهو فشفشه استارت می‌زنه!
2 باید امیدوار باشیم نام [X] بتونه راهی برای استفاده‌ی صحیح از سرعت بی‌نظیرش، پیدا کنه.
3 نام [X] یکی از سریع‌ترین بازیکنانیه که تا حالا داشتیم - مخصوصاً وقتی که واسه ناهار، دیزی داشته باشیم!

Spezialfähigkeit - Ballzauberer
1 به نظر می‌رسه نام [X] عاشقِ کار با توپه؛ وقتی به این بچه نگاه می‌کنم، قلبم آروم می‌شه.
2 چنین تکنیکی واسه یه بچه، فوق‌العاده است. آره، درست فهمیدید... دارم درباره‌ی نام [X] حرف می‌زنم.
3 دارم بهتون می‌گما... نام [X] ذاتاً دوست داره با توپ زیاد کار کنه.

Spezialfähigkeit - Unberechenbar
1 نام [X] از جمله بازیکنان غیرقابل پیش‌بینیه؛ که این خصوصیت اونو کاملاً از سایرین متمایز می‌کنه.
2 نام [X] یک بازیکن بی‌حساب و کتابه - خصوصیتی که بعضی وقتا به نفعشه و گاهی اوقات هم باعث می‌شه اشتباهات احمقانه‌ای بکنه!
3 نام [X] یکی از اون دست بازیکنانیه که می‌تونه در شرایط غیرعادی - وقتی هیچ‌کس انتظارش رو نداره - موقعیت گل خلق کنه.

Spezialfähigkeit - Durchsetzungsstark
1 اصلا نمی‌خوام بین نام [X] و یه توپ سرگردان قرار بگیرم. این پسر می‌تونه هر کسی رو زمین‌گیر کنه.
2 فکر کنم نام [X] نمونه‌ی خوبی باشه؛ برای اینکه فیزیک بدنی مناسبی داره.
3 نام [X] با اون هیکل درشتش، عینهو تانک می‌مونه! اما خب، چنین جثه‌ای باعث می‌شه آدم کمی کند باشه.

Spezialfähigkeit - Geneser
1 انگار جادو جنبلی در کار باشه, مصدومیت‌های نام [X] عین برق و باد خوب می‌شه!
2 توانایی نام [X] در زود خوب شدن، واقعاً چشمگیره
3 نام [X] وقتی مصدوم می‌شه، تقریباً نیازی به مراقبت و تر و خشک شدن از طرف کادر پزشکی نداره. چون خودش در یک چشم به هم زدن خوب می‌شه.

Spezialfähigkeit - Mannschaftsdienlich
1 من از چگونی تلاش نام [X] برای حمایت از بازیکنان اطرافش خوشم میاد. وقتی موثر واقع می‌شه، تیم به طور واقعی یه تکونی می‌تونه بخوره.
2 من متوجه شدم که نام [X] همیشه بهترین عملکرد رو در بین هم تیمی‌هاش چه در زمین و چه در خارج از زمین از خودش نشون می‌ده. این ویژگی ارزشمندی برای یه بازیکنه.
3 بازیکنی مثل نام [X] راحت نادیده گرفته می‌شه، چرا که کمتر در کانون توجه قرار می‌گیره. اما اگه با دقت بیشتری به بازی‌های او نگاه کنین، به نظر می‌رسه که باعث بهبود عملکرد بازیکن‌های اطراف خودش می‌شه.

Willst du noch mehr kostenlose Angebote und Informationen zu deinen Jugendspielern bekommen? Dann melde dich beim hattrick youthclub an. Hattrick youthclub liefert dir zahlreiche Informationen zu deinen Jugendspielern und hilft dir das Beste aus ihnen zu machen.